فصل سوّم
انواع مديريت
مقدمه
بخش عمدهاي از آنچه را كه مديريت ميخوانيم عبارت است از دشوار كردن انجام كارها توسط افراد.
هيچ دو مديري را نميتوان يافت كه كاملاً همسان يا كاملاً متفاوت باشند. اما انواع تفاوتهاي ميان آنها حد و مرزي ندارد. تنها راه مناسب براي برخورد مؤثر با اين پديده، طبقهبندي است.
خوشبختانه انواع سنتي مديريت را ميتوان مانند رنگها در تعداد كمّي گروههاي مختلف جاي داد. گر چه تعداد رنگهاي موجود نامحدود است، ولي همگي از سه رنگ پايه نشأت ميگيرند.
انواع مختلف مديريت سنتي نيز از سه نوع پايهاي ناشي ميشوند. مانند رنگها، انواع اصلي مديريت كمتر به تنهايي ديده ميشوند، ولي تشخيص نوع (انواع) پايه در ميان تركيبات كار دشواري
نيست. گرچه معمولاً يك نوع از انواع اصلي بر ديگران غالب است ولي معمولاً هر سه گونه پايه مديريت را ميتوان تا حدي در اغلب سازمانها مشاهده كرد. علاوه بر آن، خود مديران نيز تحت
شرايط مختلف، وجوه متفاوتي از مديريت را نشان ميدهند.
سه گونه اصلي مديريت در چگونگي تلقي خود از زمان و تغييرات با يكديگر تفاوت دارند. امروزه زمان، متغير عمدهاي محسوب ميشود چرا كه ميتوان آن را به سه فصل مجزا ومشابه گذشته،
حال و آينده تفكيك كرد. عقايد از اين نيز سادهتر هستند، چرا كه يا مثبت (+) يا منفي (- ) هستند. طرز تلقي نسبت به زمان، طرز تلقي نسبت به تغييرات را نيز معين ميسازد. اين امر در
جدول 1-3 نمايش داده شده است.
جدول 1-3 انواع اصلي مديريت سنتي
عقيده نسبت به
|
|
گذشته
|
حال
|
آينده
|
تغيير
|
واكنشي
|
+
|
-
|
-
|
بي اثر
|
غيرفعال
|
-
|
+
|
+
|
بازدارنده
|
آينده نگر
|
-
|
-
|
-
|
تسريع كننده
|
مديريت واكنشي
همانطور كه از جدول 1-3 مشاهده ميشود، مديريت واكنشي، نسبت به چگونگي فعلي قضايا و طرز حركت آنها در آينده ناخرسند است. آنان به وضعيت پيشين بيشتر علاقهمند هستند. بدين
لحاظ، آنها وضعيت گذشته را به عنوان هدف برگزيده و با مسائل و طرحها طوري برخورد ميكنند كه آنها را به وضع سابق درآورند. (شكل1-3)
شيوه واكنشي برخورد با مسائل نخست در پي تشخيص علت يا منشاء مسأله است و سپس ميكوشد تا آن را حذف كند يا بر آن سرپوش گذارد. در صورت توفيق، اين امر باعث حذف تغييرات
عامل مسأله شده و سيستم نخست مديريت را به حالت قبل از بروز مسأله باز ميگرداند. اين فرآيند بيشتر شبيه حلوفصل مسأله است و ذاتاً ماهيتي باليني دارد، بدين معني كه توجه زيادي
به مسائلي كه در گذشته رخ داده و مشابه مسأله جاري ميباشد، دارد. شيوه تفكر در اين قالب، اغلب آزمونگرايانه، كيفي و بر اساس حس و شهود است.
به عنوان مثال، هنگامي كه ايالات متحده در اوايل قرن گذشته برنامه مبارزه با سوء استفاده از الكل را ارايه كرد، در واقع الكل را عامل مسأله دانسته و توليد و فروش آن را غيرقانوني اعلام
كرده بود. اما اين طرح مؤثر واقع نشد. ممنوعيت، باعث عدم دسترسي به الكل نشد، چرا كه اين امر به توليد غير قانوني الكل دامن زد كه دوباره نوشيدنيهاي الكلي را در دسترس مردم قرار
ميداد و به نوعي جرم سازمانيافته تبديل شد كه از جنبههاي اجتماعي، ابعادي بزرگتر از مسأله سوءاستفاده از الكل را يافته بود. معذلك از برخي جنبهها نظير درمان بيماريها، اين شيوه مؤثر
واقع ميگردد. هدف تشخيص پزشكي، سعي در يافتن علت بيماري و تلاش در جهت برطرفساختن آن است، اما حتي در اين جا نيز بعيد به نظر نميرسد كه درمان خود منجر به بروز بيماري يا
نقصي بزرگتر از بيماري اوليه گردد.
:: موضوعات مرتبط:
مقالات و كتاب مديريت ,
,
:: برچسبها:
كتاب خلق مجدد سازمان - فصل سوم- قسمت 1 ,
انواع مديريت ,
انواع اصلي مديريت سنتي ,
مديريت واكنشي ,
,
:: بازدید از این مطلب : 822
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0